آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Payoff

ˈpeɪɑːf ˈpeɪɒf

معنی payoff

noun

مبلغ یا موعد پرداخت

noun

تسویه، حسابرسی، بازپرداخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun

مبلغ بازپرداخت‌شده

noun

جبران، غرامت، عوض، تلافی، تقاص

noun

(عامیانه ) رشوه، باج سبیل

noun

پیامد غیرمترقبه، بازده

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد payoff

ارجاع به لغت payoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «payoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/payoff

لغات نزدیک payoff

پیشنهاد بهبود معانی