فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outcome

ˈaʊtkʌm ˈaʊtkʌm

شکل جمع:

outcomes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

برامد، پیامد، حاصل، نتیجه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

What was the outcome of your meeting?

نتیجه ملاقات شما چه بود؟

The outcome is still uncertain.

نتیجه هنوز نامعلوم است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outcome

  1. noun consequence, effect
    Synonyms:
    result effect aftermath upshot end result conclusion end event issue reaction sequel fallout payoff score payback chain reaction causatum blowoff
    Antonyms:
    cause source origin beginning

ارجاع به لغت outcome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outcome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outcome

لغات نزدیک outcome

پیشنهاد بهبود معانی