با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Chain Reaction

ˈt͡ʃeɪnriˈækʃn̩ t͡ʃeɪnrɪˈækʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    واکنش زنجیری یا هسته‌ای
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chain reaction

  1. noun related series of events
    Synonyms: causal nexus, cause and effect, chain of circumstances, chemical reaction, concatenation of events, domino effect, powder train, ripples in a pond, vicious circle

Collocations

ارجاع به لغت chain reaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chain reaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chain reaction

لغات نزدیک chain reaction

پیشنهاد بهبود معانی