فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Outclass

ˌaʊtˈklæs aʊtˈklɑːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    دارای مقام بلندتری بودن از، از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر، برتری داشتن بر
    • - Our wrestlers outclassed theirs.
    • - کشتی‌گیران ما بر آن‌ها تفوق داشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد outclass

  1. verb surpass
    Synonyms: beat, best, better, cap, dominate, eclipse, exceed, excel, go beyond, go one better, improve upon, outdistance, outdo, outhussle, outmatch, outpace, outperform, outplay, outrank, outrival, outrun, outshine, outstrip, pass, put to shame, rise above, surmount, top, tower, win the race

ارجاع به لغت outclass

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outclass» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outclass

لغات نزدیک outclass

پیشنهاد بهبود معانی