فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outclass

ˌaʊtˈklæs aʊtˈklɑːs

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

دارای مقام بلندتری بودن از، از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر، برتری داشتن بر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Our wrestlers outclassed theirs.

کشتی‌گیران ما بر آن‌ها تفوق داشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outclass

  1. verb surpass
    Synonyms:
    exceed top pass beat outdo better surmount eclipse dominate outshine outstrip excel outrun outpace outplay outmatch outperform cap improve upon go beyond best tower rise above go one better put to shame outrival outrank outhussle win the race

ارجاع به لغت outclass

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outclass» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outclass

لغات نزدیک outclass

پیشنهاد بهبود معانی