گذشتهی ساده:
outplayedشکل سوم:
outplayedسومشخص مفرد:
outplaysوجه وصفی حال:
outplayingدر بازی پیش افتادن، برتری داشتن، بهتر بازی کردن، مغلوب کردن، بازی را بردن، شکست دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He outplayed his brother in every board game they played.
او در هر بازی تختهای، برادرش را شکست داد.
She outplayed all her rivals and won the tournament.
او بر تمام رقیبانش برتری داشت و مسابقات را برد.
Despite being less experienced, they outplayed their opponents with smart tactics.
باوجود تجربهی کمتر، آنها با تاکتیکهای هوشمندانه از حریفان بهتر بازی کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «outplay» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outplay