فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outplay

aʊtˈpleɪ aʊtˈpleɪ

گذشته‌ی ساده:

outplayed

شکل سوم:

outplayed

سوم‌شخص مفرد:

outplays

وجه وصفی حال:

outplaying

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

در بازی پیش افتادن، برتری داشتن، بهتر بازی کردن، مغلوب کردن، بازی را بردن، شکست دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He outplayed his brother in every board game they played.

او در هر بازی تخته‌ای، برادرش را شکست داد.

She outplayed all her rivals and won the tournament.

او بر تمام رقیبانش برتری داشت و مسابقات را برد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Despite being less experienced, they outplayed their opponents with smart tactics.

باوجود تجربه‌ی کمتر، آن‌ها با تاکتیک‌های هوشمندانه از حریفان بهتر بازی کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outplay

  1. verb to get the better of another
    Synonyms:
    beat overcome surpass

لغات هم‌خانواده outplay

ارجاع به لغت outplay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outplay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outplay

لغات نزدیک outplay

پیشنهاد بهبود معانی