آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ تیر ۱۴۰۴

    Replay

    ˈriːpleɪ ˈriːpleɪ ˈriːpleɪ

    گذشته‌ی ساده:

    replayed

    شکل سوم:

    replayed

    سوم‌شخص مفرد:

    replays

    وجه وصفی حال:

    replaying

    شکل جمع:

    replays

    معنی replay | جمله با replay

    verb - transitive

    (رویداد و مسابقه و غیره) تکرار کردن

    She replayed in her mind every detail of the night before.

    تک‌تک جزئیات شب پیش را در ذهنش تکرار کرد.

    We replayed the game.

    ما بازی را تکرار کردیم.

    verb - transitive

    (به‌ویژه قطعه‌ی موسیقی یا فیلمی که قبلاً ضبط شده است) بازپخش کردن، پخش کردن دوباره

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The police replayed the video of the robbery in court.

    پلیس در دادگاه فیلم سرقت را بازپخش کرد.

    I replayed the videotape of Dad’s interview.

    نوار ویدئویی مصاحبه‌ی بابا را دوباره پخش کردم.

    noun countable

    ورزش (به‌ویژه بازی فوتبال که دوباره انجام می‌شود زیرا هیچ‌کدام از دو تیم در بازی برنده نشده‌اند) تکرار

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    The semifinal replay will be on Saturday.

    تکرار بازی نیمه‌نهایی روز شنبه برگزار خواهد شد.

    the replay of the match

    تکرار مسابقه

    noun countable

    (گاهی با سرعتی آهسته‌تر به‌ویژه به‌منظورِ تماشای جزئیات با دقت بیشتر) بازپخش، پخش مجدد

    replays of the shooting

    بازپخش‌های تیراندازی

    the replay of the goal scene

    بازپخش صحنه‌ی گل

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد replay

    1. noun the immediate rebroadcast of some action (especially sports action) that has been recorded on videotape
      Synonyms:
      instant replay action replay
    1. verb reproduce (a recording) on a recorder
      Synonyms:
      play-back
    1. noun something (especially a game) that is played again
      Synonyms:
      rematch

    لغات هم‌خانواده replay

    • noun
      play, interplay, replay, player, playfulness
    • adjective
      playful, playable
    • verb - transitive
      play, outplay, replay
    • adverb
      playfully

    سوال‌های رایج replay

    معنی replay به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Replay» در زبان فارسی به «بازپخش» یا «پخش مجدد» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «replay» به عملی اشاره دارد که در آن یک ویدیو، صوت، بازی یا رویدادی مجدداً پخش یا تکرار می‌شود. این مفهوم در رسانه‌ها، فناوری‌های دیجیتال، ورزش، و حتی در محاورات روزمره کاربرد فراوان دارد. بازپخش به کاربران امکان می‌دهد تا لحظات مهم، جذاب یا آموزشی را بارها مشاهده یا شنود کنند.

    در حوزه رسانه و فناوری، قابلیت بازپخش یکی از ویژگی‌های کلیدی است که باعث افزایش کنترل کاربر بر محتوا می‌شود. مثلاً در تلویزیون‌های دیجیتال، پلتفرم‌های پخش آنلاین یا دستگاه‌های ضبط ویدیو، بازپخش به کاربران اجازه می‌دهد تا صحنه‌های خاصی را دوباره ببینند، از آن لذت ببرند یا تحلیل کنند. این قابلیت برای برنامه‌های ورزشی، کنسرت‌ها، و آموزش‌های تصویری اهمیت ویژه‌ای دارد.

    در ورزش، بازپخش نقش بسیار مهمی در داوری و تحلیل بازی‌ها دارد. صحنه‌های مهم یا مشکوک به کمک سیستم‌های بازپخش مجدد مورد بررسی قرار می‌گیرند تا تصمیم‌گیری‌ها دقیق‌تر و عادلانه‌تر انجام شود. همچنین، بازپخش لحظات حساس و زیبا باعث افزایش هیجان و جذابیت برنامه‌های ورزشی برای تماشاگران می‌شود.

    در زمینه بازی‌های ویدیویی، مفهوم «replay» به ثبت و پخش مجدد بازی‌های انجام شده اشاره دارد. این امکان به بازیکنان اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را بررسی کنند، اشتباهات را شناسایی کنند و تکنیک‌های بهتر را یاد بگیرند. همچنین، بازپخش بازی‌ها می‌تواند به عنوان یک ابزار آموزشی یا سرگرمی برای دیگران استفاده شود.

    «replay» ابزاری قدرتمند برای یادگیری، تحلیل و لذت بردن دوباره از لحظات مهم است. این قابلیت به افراد کمک می‌کند که به شکل بهتری از محتوا بهره‌مند شوند و فرصت دوباره دیدن یا شنیدن را داشته باشند، که در دنیای دیجیتال امروز اهمیت زیادی دارد.

    گذشته‌ی ساده replay چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده replay در زبان انگلیسی replayed است.

    شکل سوم replay چی میشه؟

    شکل سوم replay در زبان انگلیسی replayed است.

    شکل جمع replay چی میشه؟

    شکل جمع replay در زبان انگلیسی replays است.

    وجه وصفی حال replay چی میشه؟

    وجه وصفی حال replay در زبان انگلیسی replaying است.

    سوم‌شخص مفرد replay چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد replay در زبان انگلیسی replays است.

    ارجاع به لغت replay

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «replay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/replay

    لغات نزدیک replay

    • - replacement bus service
    • - replacer
    • - replay
    • - repleader
    • - replenish
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.