گذشتهی ساده:
replayedشکل سوم:
replayedسومشخص مفرد:
replaysوجه وصفی حال:
replayingشکل جمع:
replays(رویداد و مسابقه و غیره) تکرار کردن
She replayed in her mind every detail of the night before.
تکتک جزئیات شب پیش را در ذهنش تکرار کرد.
We replayed the game.
ما بازی را تکرار کردیم.
(بهویژه قطعهی موسیقی یا فیلمی که قبلاً ضبط شده است) بازپخش کردن، پخش کردن دوباره
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The police replayed the video of the robbery in court.
پلیس در دادگاه فیلم سرقت را بازپخش کرد.
I replayed the videotape of Dad’s interview.
نوار ویدئویی مصاحبهی بابا را دوباره پخش کردم.
ورزش (بهویژه بازی فوتبال که دوباره انجام میشود زیرا هیچکدام از دو تیم در بازی برنده نشدهاند) تکرار
The semifinal replay will be on Saturday.
تکرار بازی نیمهنهایی روز شنبه برگزار خواهد شد.
the replay of the match
تکرار مسابقه
(گاهی با سرعتی آهستهتر بهویژه بهمنظورِ تماشای جزئیات با دقت بیشتر) بازپخش، پخش مجدد
replays of the shooting
بازپخشهای تیراندازی
the replay of the goal scene
بازپخش صحنهی گل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «replay» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/replay