Outperform

ˌaʊtpərˈfɔːrm ˌaʊtpəˈfɔːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    outperformed
  • شکل سوم:

    outperformed
  • سوم‌شخص مفرد:

    outperforms
  • وجه وصفی حال:

    outperforming
ذخیره در لغات برگزیده

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
(از کسی یا چیزی) عملکرد بهتری داشتن، بهتر بودن، بهتر کار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- This company consistently outperforms its competitors
- این شرکت همواره نسبت به رقبایش عملکرد بهتری دارد.
- The young chess player outperformed even the most experienced grandmasters.
- عملکرد این بازیکن شطرنج جوان حتی از باتجربه‌ترین استادان شطرنج نیز بهتر بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outperform

  1. verb To perform better than someone or something else in a particular activity, task, or competition
    Synonyms:
    surpass outstrip outmatch outgo exceed outdo surmount

ارجاع به لغت outperform

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outperform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outperform

لغات نزدیک outperform

پیشنهاد بهبود معانی