گذشتهی ساده:
exceededشکل سوم:
exceededسومشخص مفرد:
exceedsوجه وصفی حال:
exceedingتجاوز کردن، متجاوز بودن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
متجاوز شدن از، تجاوزکردن از، بالغ شدن بر، قدم فراتر نهادن، تخطی کردن از، عقب گذاشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to exceed the speed limit
از سرعت قانونی تندتر رفتن
to exceed one's expectation
از حد انتظار کسی بیشتر بودن
The weight of your suitcase exceeds the legal limit.
وزن چمدان شما از حد قانونی متجاوز است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exceed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exceed