Outpatient

ˈaʊtˌpeɪʃnt ˈaʊtˌpeɪʃnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بیمار سرپایی بیمارستان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outpatient

  1. noun A patient who does not reside in the hospital where he is being treated
    Antonyms: inpatient

ارجاع به لغت outpatient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outpatient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outpatient

لغات نزدیک outpatient

پیشنهاد بهبود معانی