آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Issue

ˈɪʃuː ˈɪʃuː / / ˈɪsjuː

گذشته‌ی ساده:

issued

شکل سوم:

issued

سوم‌شخص مفرد:

issues

وجه وصفی حال:

issuing

شکل جمع:

issues

معنی issue | جمله با issue

noun B1

موضوع، مسئله، مطلب، قضیه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

The issue of new taxes caused a lot of strife.

موضوع مالیات‌های جدید موجب کشمکش‌های زیادی شد.

the burning issue of the day

مسئله‌ی حاد روز

noun

خروج، بیرون‌ریزی، بیرون آمد، بیرون زدن، جریان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the issue of water from a broken pipe

برون‌ریزی (خروج) آب از لوله‌ی شکسته

the entrance and issue of customers

ورود و خروج مشتریان

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the sewage's place of issue

برون‌گاه فاضلاب

A dark cavern that had no issue.

دخمه‌ی تاریکی که راه خروج نداشت.

noun

(کتاب، مجله) انتشار، نشر، (اسکناس، تمبر) چاپ، به جریان انداختن

A flood of paper money has been issued.

سیلی از اسکناس چاپ شده است.

to issue commemorative stamps

تمبر یادبود منتشر کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They have issued many books.

آنان کتاب‌های زیادی منتشر کرده‌اند.

noun

(آنچه که در هر وهله منتشر شود) چاپ، شماره، سری

the issue of the second printing of this book

انتشار دومین چاپ این کتاب

the latest issue of this magazine

آخرین شماره‌ی این مجله

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a new issue of government bonds

صدور جدید اوراق قرضه‌ی دولتی

noun

نتیجه، حاصل، پیامد، عاقبت، پایان، برایند

We hope this project will have a successful issue.

امیدواریم این طرح عاقبت موفقیت‌آمیزی داشته باشد.

no chance at all of a prosperous issue

هیچ‌گونه امکان پایان همراه با کامیابی

noun

زاده شدن، (از نژاد یا خانواده و غیره‌ی به‌خصوصی) تبار داشتن، (حقوق) اولاد، فرزند، بازماندگان

He died without issue.

او بدون اولاد مرد.

children issuing from this marriage

فرزندان حاصل از این ازدواج

noun

(فرمان، رأی، گذرنامه) صدور

issuing an order

صدور حکم (دستور)

He issued a decree.

او حکمی صادر کرد.

verb - intransitive

بیرون آمدن، خارج شدن، بیرون زدن، درآمدن، بیرون ریختن، جاری شدن، روان شدن، (نتیجه) ناشی شدن

From the dining room issued the sound of a trumpet.

صدای شیپور از اتاق نهارخوری به گوش می‌رسید.

enmities issuing from fear

دشمنی‌های ناشی از ترس

verb - transitive

توزیع کردن، پخش کردن، تقسیم کردن، (جیره و سهمیه و غیره) دادن، بیرون دادن

They issued each soldier's ration promptly.

جیره‌ی هر یک از سربازان را بی‌معطلی دادند.

a volcano issuing smoke and fire

آتشفشانی درحال پخش دود و آتش

verb - transitive

چاپ کردن یا شدن، منتشر کردن یا شدن، نشر کردن یا شدن، پراکندن، پخشیدن

A flood of paper money has been issued.

سیلی از اسکناس چاپ شده است.

to issue commemorative stamps

تمبر یادبود منتشر کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They have issued many books.

آنان کتاب‌های زیادی منتشر کرده‌اند.

verb - intransitive

درآمد (از ملک یا مالیات یا جریمه)، دریافتی(ها)، مداخل، (به صورت مداخل) حاصل شدن، به دست آمدن، تعلق گرفتن به، ارزیافت، عواید، عاید شدن

rents, profits and issues

اجاره، سود و دریافتی‌ها

Profits issuing out of the sale of stocks.

سودی که از فروش سهام عاید می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد issue

  1. noun point in question
    Synonyms:
  1. noun edition of publication
  1. noun distribution
    Synonyms:
    supply delivery issuing issuance publication circulation sending out granting dissemination dispersion supplying
  1. noun children
    Synonyms:
    offspring progeny descendants heirs seed posterity scions brood get
    Antonyms:

سوال‌های رایج issue

گذشته‌ی ساده issue چی میشه؟

گذشته‌ی ساده issue در زبان انگلیسی issued است.

شکل سوم issue چی میشه؟

شکل سوم issue در زبان انگلیسی issued است.

شکل جمع issue چی میشه؟

شکل جمع issue در زبان انگلیسی issues است.

وجه وصفی حال issue چی میشه؟

وجه وصفی حال issue در زبان انگلیسی issuing است.

سوم‌شخص مفرد issue چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد issue در زبان انگلیسی issues است.

ارجاع به لغت issue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «issue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/issue

لغات نزدیک issue

پیشنهاد بهبود معانی