پراکندگی، تفرق
پراکندگی، انتشار، آوارگی، تجریه نور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the dispersion of armored forces over a broad area
پراکنش نیروهای زرهی در ناحیهای وسیع
the dispersion of light by a prism
تجزیهی نور توسط منشور
(فلزکاری) سختسازی پراکندی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dispersion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dispersion