آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ شهریور ۱۴۰۴

    Fruit

    fruːt fruːt

    شکل جمع:

    fruits

    معنی fruit | جمله با fruit

    noun countable uncountable A1

    میوه

    fruit, میوه
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    My favorite fruit is peach.

    میوه‌ی مورد‌علاقه‌ی من هلو است.

    Fruit is an essential part of a healthy diet.

    میوه بخشی ضروری از یک رژیم غذایی سالم است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The basket was filled with colorful fruit.

    سبد پر از میوه‌های رنگارنگ بود.

    Many fruits are rich in vitamins and minerals.

    بسیاری از میوه‌ها سرشار از ویتامین‌ها و مواد معدنی هستند.

    Fruit and vegetables provide vital nutrients for our health.

    میوه‌ها و سبزیجات مواد مغذی لازم برای سلامت ما را فراهم می‌کنند.

    noun countable

    زیست‌شناسی گیاه‌شناسی میوه (ساختاری در گیاهان که از نمو دیواره‌ی تخمدان حاصل می‌شود و دانه یا دانه‌های رسیده را در بر می‌گیرد)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The fruit of the apple tree is ripe and ready to be picked.

    میوه‌ی این درخت سیب، رسیده و آماده‌ی برداشت است.

    The fruit of the tree attracts various birds.

    میوه‌ی این درخت پرندگان مختلفی را به خود جذب می‌کند.

    noun C2

    پیامد، نتیجه، ثمره، ماحصل، دستاورد، نتیجه، پاداش

    This book is the fruit of five years of constant research.

    این کتاب ماحصل پنج سال تحقیق مداوم است.

    His perseverance in training paid off, yielding him the sweet fruit of victory.

    پشتکار او در تمرین کردن نتیجه داد و نتیجه‌ی شیرین پیروزی را به ارمغان آورد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    After years of dedication, she finally tasted the fruit of her efforts.

    او پس‌از سال‌ها فداکاری، سرانجام ثمره‌ی تلاش خود را چشید.

    noun slang countable informal

    انگلیسی آمریکایی ناپسند مرد هم‌جنس‌گرا، مرد هم‌جنس‌باز، ابنه‌ای، اوبی، کونی (این واژه اغلب توهین‌آمیز تلقی می‌شود)

    He told me not to use words like "fruit" because it's disrespectful.

    او به من گفت که از کلماتی مانند «اوبی» استفاده نکنم، زیرا نامحترمانه است.

    Some people used to call him a fruit, but he never let the teasing bother him.

    بعضی از مردم او را کونی صدا می‌زدند، اما او هرگز اجازه نمی‌داد که این متلک‌ها او را آزار دهند.

    verb - intransitive

    میوه‌ دادن، محصول دادن، ثمر دادن

    These pear trees have always fruited well.

    این درختان گلابی همیشه خوب میوه داده‌اند.

    With proper care, the bushes will fruit all summer long.

    با مراقبت مناسب، این بوته‌ها در تمام تابستان محصول می‌دهند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fruit

    1. noun edible part of vegetative growth developed after flowering
      Synonyms:
      product produce yield crop harvest grain nut berry pome drupe
    1. noun result of labor
      Synonyms:
      result consequence effect outcome return benefit advantage profit reward pay

    لغات هم‌خانواده fruit

    noun
    fruit, fruition, fruiterer
    adjective
    fruitful, fruity
    verb - intransitive
    fruit
    adverb
    fruitfully

    سوال‌های رایج fruit

    شکل جمع fruit چی میشه؟

    شکل جمع fruit در زبان انگلیسی fruits است.

    ارجاع به لغت fruit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «fruit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fruit

    لغات نزدیک fruit

    • - frugality
    • - frugivorous
    • - fruit
    • - fruit bat
    • - fruit cup
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.