آخرین به‌روزرسانی:

Fruitfully

ˈfruːtfli ˈfruːtfli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb formal

به‌طور سودبخش، به‌طور ثمربخش، به‌طور نتیجه‌بخش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I was looking for a way for the schools to collaborate fruitfully.

به‌دنبال راهی برای همکاری مدارس به‌طور ثمربخش بودم.

They worked together productively for two years.

آن‌ها به مدت دو سال به‌طور نتیجه‌بخش با هم کار کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fruitfully

  1. adverb in a productive way
    Synonyms:
    productively profitably
    Antonyms:
    fruitlessly

لغات هم‌خانواده fruitfully

  • adverb
    fruitfully

ارجاع به لغت fruitfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fruitfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fruitfully

لغات نزدیک fruitfully

پیشنهاد بهبود معانی