فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Profitably

ˈprɑːfɪt̬əbli ˈprɒfɪtəbli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور سودمند، به‌طور سودآور، سودمندانه، به‌طور مفید

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The company expects to start trading profitably early this year.

این شرکت انتظار دارد که از ابتدای سال جاری معاملات خود را به‌صورت سودآور آغاز کند.

I was determined to spend my time profitably with the children.

مصمم بودم که وقتم را به‌طور مفید با بچه‌ها بگذرانم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد profitably

  1. adverb in a productive way
    Synonyms:
    productively fruitfully
    Antonyms:
    unproductively fruitlessly unprofitably
  1. adjective
    Synonyms:
    successfully effectively advantageously usefully practically favorably effectually sufficiently gainfully remuneratively lucratively for money sustainingly

لغات هم‌خانواده profitably

ارجاع به لغت profitably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «profitably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/profitably

لغات نزدیک profitably

پیشنهاد بهبود معانی