صفت تفضیلی:
more profitableصفت عالی:
most profitableسودبخش، سودآور، پرمنفعت، پرسود، سودمند
The company's decision to expand into international markets was a profitable move.
تصمیم شرکت برای توسعهی بازار بینالمللی حرکتی سودبخش بود.
a profitable transaction
معاملهای سودآور
The stock market can be a profitable investment option for those willing to take risks.
بازار سهام یک گزینهی سرمایهگذاری پرسود برای کسانی است که میخواهند ریسک کنند.
مفید، بهینه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
her profitable guidance
راهنمایی مفید او
Investing in renewable energy has become a profitable venture for many businesses.
سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر به یک سرمایهگذاری بهینه برای بسیاری از مشاغل تبدیل شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «profitable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/profitable