با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Lucrative

ˈluːkrətɪv ˈluːkrətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more lucrative
  • صفت عالی:

    most lucrative

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective C2
    سودمند، پرمنفعت، سودآور، پرسود، پردرآمد، پرمنفعت، پول‌ساز
    • - a lucrative investment
    • - سرمایه‌گذاری سودآور
    • - She has a lucrative deal with a cosmetics company.
    • - او معامله‌ای پرسود با یک شرکت آرایشی دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد lucrative

  1. adjective productive, well-paid
    Synonyms: advantageous, cost effective, fatness, fruitful, gainful, good, high-income, in the black, money-making, paying, profitable, remunerative, sweet, worthwhile
    Antonyms: poorly paid, unprofitable

ارجاع به لغت lucrative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lucrative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lucrative

لغات نزدیک lucrative

پیشنهاد بهبود معانی