فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Worthwhile
ˌwɜrːθˈwaɪl
ˌwɜːθˈwaɪl
صفت تفضیلی:
more worthwhileصفت عالی:
most worthwhileمعنی و نمونه‌جمله
adjective
B2
ارزنده، قابل صرف وقت، ارزش‌دار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a worthwhile activity
فعالیت ارزنده
مترادف و متضاد worthwhile
-
adjective helpfulSynonyms:useful good valuable beneficial advantageous serviceable profitable productive rewarding constructive important lucrative gainful paying remunerative worthy excellent justifiable meritorious estimable invaluable money-making pricelessAntonyms:unhelpful worthless valueless
لغات هم‌خانواده worthwhile
-
nounworth, worthlessness, worthy, unworthiness
ارجاع به لغت worthwhile
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «worthwhile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/worthwhile
لغات نزدیک worthwhile
- - worthless
- - worthlessness
- - worthwhile
- - worthy
- - wot