فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Constructive

kənˈstrʌktɪv kənˈstrʌktɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective C1
    بناکننده، (مجازاً) سودمند، مفید، ساختمانی
    • - constructive criticism
    • - انتقاد سازنده
    • - constructive fraud
    • - کلاه‌برداری تفسیری (عملی که برطبق تعبیر قانون شیادی محسوب می‌شود و با کلاه‌برداری بارز فرق دارد)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد constructive

  1. adjective helpful
    Synonyms: effective, positive, practical, productive, useful, valuable
    Antonyms: destructive, hurting, injurious, negative, unhelpful

ارجاع به لغت constructive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constructive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/constructive

لغات نزدیک constructive

پیشنهاد بهبود معانی