آخرین به‌روزرسانی:

Constructively

kənˈstrʌkt̬ɪvli kənˈstrʌktɪvli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور سازنده، به‌صورت مفید، به‌طور مؤثر، به‌نحو سودمند، به‌طور راه‌گشا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He learned to manage his anger constructively.

او یاد گرفت که خشمش را به‌طور مؤثر مدیریت کند.

Let’s try to discuss this issue constructively.

بیایید سعی کنیم به‌طور سازنده‌ای در مورد این موضوع بحث کنیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The meeting ended positively, with everyone contributing constructively.

جلسه با فضای مثبتی به پایان رسید و همه به‌طور سازنده مشارکت کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد constructively

  1. adverb in a positive, helpful, or productive way, especially when dealing with problems or giving feedback

ارجاع به لغت constructively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constructively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/constructively

لغات نزدیک constructively

پیشنهاد بهبود معانی