Constructively

kənˈstrʌkt̬ɪvli kənˈstrʌktɪvli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور سازنده، به‌صورت مفید، به‌طور مؤثر، به‌نحو سودمند، به‌طور راه‌گشا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He learned to manage his anger constructively.
- او یاد گرفت که خشمش را به‌طور مؤثر مدیریت کند.
- Let’s try to discuss this issue constructively.
- بیایید سعی کنیم به‌طور سازنده‌ای در مورد این موضوع بحث کنیم.
- The meeting ended positively, with everyone contributing constructively.
- جلسه با فضای مثبتی به پایان رسید و همه به‌طور سازنده مشارکت کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد constructively

  1. adverb in a positive, helpful, or productive way, especially when dealing with problems or giving feedback

ارجاع به لغت constructively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constructively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/constructively

لغات نزدیک constructively

پیشنهاد بهبود معانی