فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rewarding

rɪˈwɔːrdɪŋ rɪˈwɔːdɪŋ

گذشته‌ی ساده:

rewarded

شکل سوم:

rewarded

سوم‌شخص مفرد:

rewards

صفت تفضیلی:

more rewarding

صفت عالی:

most rewarding

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

(فیلم، کار و غیره) با ارزش، ارزنده، ارزشمند، پرثمر، بافایده، مفید

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

a rewarding experience

تجربه‌ای با ارزش

adjective

ارضا کننده، رضایت بخش، اقناع کننده، قانع کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective

مقرون به صرفه، مثمر به ثمر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rewarding

  1. adjective beneficial, pleasing
    Synonyms:
    advantageous valuable worthwhile profitable satisfying productive gainful gratifying fruitful fulfilling edifying remunerative
    Antonyms:
    upsetting troubling

لغات هم‌خانواده rewarding

ارجاع به لغت rewarding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rewarding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rewarding

لغات نزدیک rewarding

پیشنهاد بهبود معانی