فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unworthiness

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    (نداشتن ویژگی‌های لازم برای به‌دست آوردن چیزی) بی‌کفایتی، بی‌لیاقتی، ناشایستگی
    • - feelings of unworthiness
    • - احساس بی‌لیاقتی
    • - personal unworthiness
    • - بی‌کفایتی شخصی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unworthiness

  1. noun The quality or state of lacking merit or value
    Synonyms: inappropriateness
    Antonyms: appropriateness, worthiness

لغات هم‌خانواده unworthiness

ارجاع به لغت unworthiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unworthiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unworthiness

لغات نزدیک unworthiness

پیشنهاد بهبود معانی