با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Worth

wɜːrθ wɜːθ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    worths
  • صفت تفضیلی:

    more worth
  • صفت عالی:

    most worth

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun B1
ارزش، قیمت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the worth of a Canadian dollar
- ارزش یک دلار کانادا
- a hat that is worth $50
- کلاهی که 50 دلار می‌ارزد
- a man worth half of million
- مردی که نیم میلیون دارایی دارد
- an hour's worth of hard work
- به اندازه‌ی یک ساعت کار سخت
- His personal worth is huge.
- ثروت شخصی او بسیار زیاد است.
- to estimate the worth of a gold watch
- قیمت یک ساعت طلا را تخمین زدن
نمونه‌جمله‌های بیشتر
adjective
به اندازه‌ی، به قدر، به ارزش
- Your friendship is of great worth to me.
- دوستی تو برای من بسیار ارزش دارد.
- This contract is not worth the paper it is written on.
- این قرارداد ارزش کاغذی را که روی آن نوشته شده است، ندارد.
- ideas worth fighting for
- عقایدی که ارزش جنگیدن را دارند
- This book is worth reading.
- این کتاب ارزش خواندن را دارد.
- a suggestion that is worth considering
- پیشنهادی که قابل‌ ملاحظه است
- a dollar's worth of apples
- سیب به اندازه‌ی یک دلار
- And this is my opinion, for what it's worth.
- و این نظر بنده است، تا چقدر ارزش داشته باشد.
- Any teacher worth his salt knows that.
- هر معلم واقعی آن (چیز) را می‌داند.
- In an emergency a good car is worth its weight in gold.
- در مواقع اضطراری یک اتومبیل خوب ارزش طلا را دارد.
- It isn't worth my while to go to that meeting.
- رفتن به آن جلسه برای من صرف نمی‌کند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد worth

  1. noun value, estimation associated with something
    Synonyms: account, aid, assistance, avail, benefit, caliber, class, consequence, cost, credit, desirability, dignity, equivalence, excellence, goodness, help, importance, mark, meaningfulness, merit, moment, note, perfection, price, quality, rate, significance, stature, use, usefulness, utility, valuation, virtue, weight, worthiness
    Antonyms: worthlessness

Idioms

لغات هم‌خانواده worth

ارجاع به لغت worth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «worth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/worth

لغات نزدیک worth

پیشنهاد بهبود معانی