Cost-effective

ˈkɑːstəˈfektɪv ˈkɑːstəˈfektɪv kɒstɪˈfektɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(بازرگانی و حسابداری) سودآور، مقرون به صرفه، کارآمد هزینه، هزینه کاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cost-effective

  1. adjective economical
    Synonyms: practical, profitable, worthwhile

ارجاع به لغت cost-effective

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cost-effective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cost-effective

لغات نزدیک cost-effective

پیشنهاد بهبود معانی