آخرین به‌روزرسانی:
Successfully
səkˈsesfli
səkˈsesfli
معنی successfully | جمله با successfully
adverb
B2
با موفقیت، به طور موفقیت‌آمیز، با کامیابی
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company has successfully launched its new product.
شرکت محصول جدید خود را با موفقیت عرضه کرده است.
He successfully solved the problem.
او مشکل را با کامیابی حل کرد.
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد successfully
-
adverb with success; in a successful mannerAntonyms:unsuccessfully
-
adjectiveSynonyms:happily fortunately famously favorably victoriously triumphantly strongly prosperously contentedly auspiciously propitiously fortuitously flourishingly thrivingly swimmingly with colors flying beyond all expectation
لغات هم‌خانواده successfully
-
nounsuccess, succession, successor
-
adjectivesuccessful, successive
-
verb - intransitivesucceed
-
adverbsuccessfully
ارجاع به لغت successfully
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «successfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/successfully
لغات نزدیک successfully
- - success breeds success
- - successful
- - successfully
- - succession
- - successive