آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Succeed

    səkˈsiːd səkˈsiːd

    گذشته‌ی ساده:

    succeeded

    شکل سوم:

    succeeded

    سوم‌شخص مفرد:

    succeeds

    وجه وصفی حال:

    succeeding

    معنی succeed | جمله با succeed

    verb - intransitive B1

    موفق شدن، کامیاب شدن، موفقیت‌آمیز بودن، نتیجه بخشیدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    After years of hard work, he finally succeeded in achieving his goal.

    او بعد از سال‌ها سختکوشی بالاخره موفق شد به هدفش برسد.

    If you try hard you will succeed.

    اگر سخت بکوشی کامیاب خواهی شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to succeed in business

    در کاسبی موفق بودن

    a plan that succeeded

    نقشه‌ای که موفقیت‌آمیز بود

    verb - transitive

    به‌ دنبال آمدن، در توالی قرار گرفتن، جانشین شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    the events that succeeded the war

    وقایعی که پس از جنگ روی داد

    Usually eldest sons succeeded their fathers.

    معمولاً پسران ارشد جانشین پدرشان می‌شدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد succeed

    1. verb attain good outcome
      Synonyms:
      win get achieve obtain earn benefit prevail flourish prosper recover realize fulfill acquire secure triumph conquer overcome arrive possess reap work score make good make it make out do all right carry off pull off accomplish vanquish outwit distance outdistance retrieve avail worst hit thrive turn out come off gain receive be successful do the trick make a fortune get to the top grow famous
      Antonyms:
      fail
    1. verb come after; take the place of
      Synonyms:
      follow replace assume take over displace supplant inherit ensue result supersede accede enter upon come next go next follow after be subsequent come into come into possession follow in order supervene postdate
      Antonyms:
      precede

    Idioms

    nothing succeeds like success

    موفقیت موفقیت می‌آورد

    لغات هم‌خانواده succeed

    • noun
      success, succession, successor
    • adjective
      successful, successive
    • verb - intransitive
      succeed
    • adverb
      successfully

    سوال‌های رایج succeed

    گذشته‌ی ساده succeed چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده succeed در زبان انگلیسی succeeded است.

    شکل سوم succeed چی میشه؟

    شکل سوم succeed در زبان انگلیسی succeeded است.

    وجه وصفی حال succeed چی میشه؟

    وجه وصفی حال succeed در زبان انگلیسی succeeding است.

    سوم‌شخص مفرد succeed چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد succeed در زبان انگلیسی succeeds است.

    ارجاع به لغت succeed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «succeed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/succeed

    لغات نزدیک succeed

    • - succedaneum
    • - succedent
    • - succeed
    • - succeeder
    • - succès d'estime
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.