گذشتهی ساده:
prosperedشکل سوم:
prosperedسومشخص مفرد:
prospersوجه وصفی حال:
prosperingکامکار شدن، رونق یافتن، موفق شدن، کامیاب شدن، پیشرفت کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Iran is prospering rapidly.
ایران بهسرعت رو به رونق است.
When factories prosper, the whole country benefits.
وقتی کارخانهها رونق داشته باشند، همهی کشور بهرهمند میشود.
One brother worked hard and prospered and the other starved.
یک برادر سخت کار کرد و موفق شد و دیگری گرسنگی کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prosper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prosper