با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Arrive

əˈraɪv əˈraɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    arrived
  • شکل سوم:

    arrived
  • سوم‌شخص مفرد:

    arrives
  • وجه وصفی حال:

    arriving
  • شکل جمع:

    arrivals

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive A2
وارد شدن، رسیدن، فرارسیدن، در رسیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Mehri arrived from Ahvaz last night.
- مهری دیشب از اهواز رسید.
- When will they arrive?
- کی وارد می‌شوند؟
- His letter arrived yesterday.
- نامه‌ی او دیروز رسید.
- The time has arrived for action.
- وقت عمل فرارسیده است.
- Spring arrived and turned the world into a paradise.
- بهار آمد و شد جهان چون بهشت.
- He hasn't arrived yet professionally.
- او هنوز از نظر حرفه‌ای به جایی نرسیده است.
- We arrived at the station late.
- دیر به ایستگاه رسیدیم.
- Health is not to be arrived at only through money.
- سلامتی (چیزی است که) فقط با پول دست‌یافتنی نیست.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - intransitive
زاده شدن، به دنیا آمدن، متولد شدن
- The baby arrived last night.
- بچه دیشب به‌دنیا آمد.
verb - intransitive
موفق شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arrive

  1. verb come to a destination
    Synonyms: access, alight, appear, attain, barge in, blow in, bob up, breeze in, bust in, buzz, check in, clock in, disembark, dismount, drop anchor, drop in, enter, fall by, fall in, get to, hit, hit town, land, make it, make the scene, pop in, pop up, pull in, punch the clock, reach, report, roll in, show, show up, sign in, sky in, take place, turn up, visit, wind up at
    Antonyms: depart, disappear, go, leave
  2. verb achieve recognition
    Synonyms: accomplish, become famous, flourish, make good, make it, make the grade, prosper, reach the top, score, succeed, thrive

Collocations

  • to arrive at

    رسیدن به، وارد شدن به، دست‌یافتن، نایل شدن

ارجاع به لغت arrive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arrive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arrive

لغات نزدیک arrive

پیشنهاد بهبود معانی