گذشتهی ساده:
showed upشکل سوم:
shown upسومشخص مفرد:
shows upوجه وصفی حال:
showing upهمچنین در معنای اول میتوان از show بهجای show up استفاده کرد.
همچنین میتوان از showed up بهجای shown up استفاده کرد.
رسیدن، حاضر شدن، حضور یافتن، سروکلهی کسی پیدا شدن
She didn't expect him to show up at the party so late.
انتظار نداشت که او اینقدر دیر به مهمانی برسد.
Despite the rain, many fans chose to show up for the concert.
باوجود بارش باران، بسیاری از هواداران ترجیح دادند در کنسرت حاضر شوند.
خجالت دادن، شرمسار کردن، شرمنده کردن، خجالتزده کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I hope I don't accidentally show up my parents in front of their friends.
امیدوارم پدر و مادرم را سهواً جلوی دوستانشان شرمنده نکنم.
Please don't show up your little sister in front of her friends.
لطفاً خواهر کوچک خود را در مقابل دوستانش خجالتزده نکنید.
آشکار کردن، نمایان کردن، فاش کردن، مشخص کردن
Don't try to hide the truth, eventually it will show up.
سعی نکنید حقیقت را پنهان کنید، در نهایت آشکار خواهد شد.
I hope my boss doesn't show up my mistakes in front of everyone.
امیدوارم رئیسم اشتباهات من را جلوی همه فاش نکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «show up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/show-up