آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Uncloak

ənˈkloʊk ˈʌnˈkləʊk

گذشته‌ی ساده:

uncloaked

شکل سوم:

uncloaked

سوم‌شخص مفرد:

uncloaks

وجه وصفی حال:

uncloaking

معنی uncloak | جمله با uncloak

verb - transitive

آشکار کردن، فاش کردن، برملا کردن، پرده برداشتن

Social media sometimes helps uncloak hidden identities.

شبکه‌های اجتماعی گاهی به افشای هویت‌های پنهان کمک می‌کنند.

The investigation finally uncloaked the truth.

تحقیقات بالاخره حقیقت را فاش کردند.

verb - intransitive verb - transitive

شنل کسی را درآوردن، پوشش چیزی را برداشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The soldier uncloaked his equipment before entering the base.

قبل‌از ورود به پایگاه، سرباز تجهیزاتش را از زیر پوشش بیرون آورد.

She uncloaked the painting to reveal its hidden details.

او پوشش نقاشی را کنار زد تا جزئیات پنهان آن آشکار شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد uncloak

  1. verb to expose
  1. verb to undress
    Synonyms:

ارجاع به لغت uncloak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uncloak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uncloak

لغات نزدیک uncloak

پیشنهاد بهبود معانی