فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Get In

معنی‌ها

phrasal verb

عضویت در مدرسه‌ی گزینشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
phrasal verb

انتخاب شدن برای شغل

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get in

  1. phrasal verb infiltrate; find a way in
    Synonyms:
    enter arrive come reach appear show show up get inside penetrate land embark alight mount include insert interpose blow in gain ingress
    Antonyms:
    get out
  1. phrasal verb enter a place, to gain access
  1. phrasal verb secure membership at a selective school
  1. phrasal verb be elected to some office

ارجاع به لغت get in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-in

لغات نزدیک get in

پیشنهاد بهبود معانی