امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Secrete

sɪˈkriːt sɪˈkriːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    secreted
  • شکل سوم:

    secreted
  • سوم‌شخص مفرد:

    secretes
  • وجه وصفی حال:

    secreting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb
ترشح کردن، تراوش کردن، پنهان کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Saliva is secreted by glands in the mouth.
- آب دهان توسط غدد دهان ترشح می‌شود.
- The kidneys secrete urine.
- کلیه‌ها ادرار ترشح می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secrete

  1. verb hide
    Synonyms:
    bury cache conceal cover cover up deposit disguise ditch ensconce finesse harbor hide out keep quiet keep secret keep to oneself keep under wraps palm paper plant screen seclude secure shroud squirrel stash stash away stonewall stow sweep under rug veil whitewash withhold
    Antonyms:
    lay bare reveal tell uncover
  1. verb give off, emit
    Synonyms:
    discharge emanate excrete extravasate extrude exude perspire produce sweat
    Antonyms:
    fill pour in

لغات هم‌خانواده secrete

  • verb - transitive
    secrete

ارجاع به لغت secrete

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secrete» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/secrete

لغات نزدیک secrete

پیشنهاد بهبود معانی