آخرین به‌روزرسانی:

Secretion

sɪˈkriːʃn sɪˈkriːʃn

شکل جمع:

secretions

معنی

noun

تراوش، ترشح، دفع، پنهان‌سازی، اختفا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secretion

  1. noun the organic process of synthesizing and releasing some substance
    Synonyms:
    discharge issue movement sweat tears saliva milk juice hormone bile gum sap latex secernment hiding concealment

سوال‌های رایج secretion

شکل جمع secretion چی میشه؟

شکل جمع secretion در زبان انگلیسی secretions است.

ارجاع به لغت secretion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secretion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/secretion

لغات نزدیک secretion

پیشنهاد بهبود معانی