آخرین به‌روزرسانی:

Secretion

sɪˈkriːʃn sɪˈkriːʃn

شکل جمع:

secretions

معنی

noun

تراوش، ترشح، دفع، پنهان‌سازی، اختفا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secretion

  1. noun the organic process of synthesizing and releasing some substance
    Synonyms:
    discharge issue movement sweat tears saliva milk juice hormone bile gum sap latex secernment hiding concealment

ارجاع به لغت secretion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secretion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/secretion

لغات نزدیک secretion

پیشنهاد بهبود معانی