فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Perspire

pərˈspaɪr pəˈspaɪə

گذشته‌ی ساده:

perspired

شکل سوم:

perspired

سوم‌شخص مفرد:

perspires

وجه وصفی حال:

perspiring

توضیحات:

شکل عامیانه‌ی این لغت: sweat

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive formal

عرق ریختن، عرق کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

When it got hot, the baby perspired.

وقتی که هوا گرم شد، بچه عرق کرد.

He tends to perspire more when he’s under pressure.

وقتی تحت فشار است بیشتر عرق می‌ریزد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد perspire

  1. verb become wet with sweat
    Synonyms:
    be wet be damp break a sweat drip pour glow exude swelter lather get in a lather secrete
    Antonyms:
    dry

ارجاع به لغت perspire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perspire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perspire

لغات نزدیک perspire

پیشنهاد بهبود معانی