فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Swelter

ˈsweltər ˈsweltə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive

از گرما بی‌حال شدن، خیش شدن، هوای گرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The prisoners sweltered all day in that tiny room.

زندانیان در آن اتاق کوچک تمام روز از گرما کلافه بودند.

a land that swelters for most of the year

سرزمینی که بیشتر سال گرمای سوزان دارد

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We ate in a swelter sweat dripping from our shirts.

ما در گرمای سوزان غذا خوردیم و عرق از پیراهن‌هایمان می‌چکید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swelter

  1. verb to feel or look hot
    Synonyms:
    sweat perspire heat burn bake boil stew roast broil suffocate wilt fret languish wallow

ارجاع به لغت swelter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swelter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swelter

لغات نزدیک swelter

پیشنهاد بهبود معانی