آخرین به‌روزرسانی:

Broil

brɔɪl brɔɪl

گذشته‌ی ساده:

broiled

شکل سوم:

broiled

سوم‌شخص مفرد:

broils

وجه وصفی حال:

broiling

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

غذا و آشپزی سرخ کردن (روی آتش)، کباب کردن، سوختن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

meat broiled over charcoal

گوشت کباب‌شده روی زغال

chicken broil

کباب مرغ

noun

داد و بیداد، قیل و قال و زد و خورد، سر و صدا و خشونت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد broil

  1. verb cook under direct heat
    Synonyms:
    burn roast sear scorch melt swelter
    Antonyms:
    freeze

سوال‌های رایج broil

گذشته‌ی ساده broil چی میشه؟

گذشته‌ی ساده broil در زبان انگلیسی broiled است.

شکل سوم broil چی میشه؟

شکل سوم broil در زبان انگلیسی broiled است.

وجه وصفی حال broil چی میشه؟

وجه وصفی حال broil در زبان انگلیسی broiling است.

سوم‌شخص مفرد broil چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد broil در زبان انگلیسی broils است.

ارجاع به لغت broil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/broil

لغات نزدیک broil

پیشنهاد بهبود معانی