۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Suffocate

ˈsʌfəkeɪt ˈsʌfəkeɪt

گذشته‌ی ساده:

suffocated

شکل سوم:

suffocated

سوم‌شخص مفرد:

suffocates

وجه وصفی حال:

suffocating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

خفه کردن، خاموش کردن

The thick smoke from the fire suffocated the people trapped inside the building.

دود غلیظ آتش افراد گیرافتاده در ساختمان را خفه کرد.

The plastic bag over his head caused him to suffocate.

کیسه‌ی پلاستیکی دور سرش باعث خفه شدنش شد.

verb - transitive

مانع رشد یا پیشرفت کسی یا چیزی شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The strict regulations suffocate small businesses.

مقررات سختگیرانه مانع رشد کسب‌وکارهای کوچک می‌شود.

Constant criticism can suffocate a person's creativity.

انتقاد مداوم ممکن است مانع رشد خلاقیت فرد شود.

verb - intransitive

خفه شدن، خاموش شدن

The room was so crowded and hot that I was suffocating.

اتاق آن‌قدر شلوغ و گرم بود که داشتم خفه می‌شدم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد suffocate

  1. verb choke
    Synonyms:
    strangle smother stifle asphyxiate drown
    Antonyms:
    free let go loose

سوال‌های رایج suffocate

گذشته‌ی ساده suffocate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده suffocate در زبان انگلیسی suffocated است.

شکل سوم suffocate چی میشه؟

شکل سوم suffocate در زبان انگلیسی suffocated است.

وجه وصفی حال suffocate چی میشه؟

وجه وصفی حال suffocate در زبان انگلیسی suffocating است.

سوم‌شخص مفرد suffocate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد suffocate در زبان انگلیسی suffocates است.

ارجاع به لغت suffocate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suffocate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suffocate

لغات نزدیک suffocate

پیشنهاد بهبود معانی