آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Asphyxiate

æsˈfɪksieɪt / / əs- æsˈfɪksieɪt / / əs-

معنی asphyxiate | جمله با asphyxiate

adverb

خفه کردن، مختنق کردن، خناق پیدا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

asphyxiating gases

گازهای خفقان‌آور

Most of the people who died in the fire had been asphyxiated by the fumes.

اکثر کسانی که در آتش‌سوزی مردند به واسطه‌ی گاز و بخار خفه شده بودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The gas pipe had a leak and the old lady died of asphyxiation.

لوله‌ی گاز سوراخ بود و پیرزن در اثر خفقان مرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد asphyxiate

  1. verb cut off air
    Antonyms:

ارجاع به لغت asphyxiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asphyxiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/asphyxiate

لغات نزدیک asphyxiate

پیشنهاد بهبود معانی