Extravasate
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
adverb
از مجرای طبیعی بیرون رفتن، از مجرای خود بیرون انداختن، به داخل بافت ریختن، نشست کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد extravasate
-
verb To send forth (confined matter) violentlySynonyms: erupt, belch, disgorge, eject, eruct, expel, spew
ارجاع به لغت extravasate
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «extravasate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extravasate
لغات نزدیک extravasate
- - extravaganza
- - extravagate
- - extravasate
- - extravascular
- - extravehicular