گذشتهی ساده:
belchedشکل سوم:
belchedسومشخص مفرد:
belchesوجه وصفی حال:
belchingآروغ زدن، مانند آروغ بیرون آوردن، با زور خارج شدن (مثل گلوله از تفنگ)، با خشونت ادا کردن (مثل فحش و غیره)، بهشدت بیرون انداختن (با out یا forth )، آروغ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The baby drank his milk and belched.
بچه شیر خود را خورد و آروغ زد.
The factory chimney belched (out) heavy smoke.
دودکش کارخانه دود غلیظی بیرون میداد.
گذشتهی ساده belch در زبان انگلیسی belched است.
شکل سوم belch در زبان انگلیسی belched است.
وجه وصفی حال belch در زبان انگلیسی belching است.
سومشخص مفرد belch در زبان انگلیسی belches است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «belch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/belch