۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Gush

ɡʌʃ ɡʌʃ

گذشته‌ی ساده:

gushed

شکل سوم:

gushed

سوم‌شخص مفرد:

gushes

وجه وصفی حال:

gushing

شکل جمع:

gushes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb

ریزش، جریان، فوران، جوش، تراوش، روان شدن، جاری شدن، فواره زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Oil gushed from the well.

نفت از چاه فواره می‌زد.

"Dear Iraj!" gushed Ali,"come in!"

علی با هیجانی مبالغه‌آمیزی فریاد زد: «ایرج جان بیا تو!»

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gush

  1. noun outpouring
    Synonyms:
    flow stream rush flood surge run burst spate flush spurt jet issue cascade spring spout
  1. verb pour out
    Synonyms:
    flow run pour stream rush flood emerge issue spring roll flush cascade surge spout jet spew emanate spurt burst sluice
    Antonyms:
    trickle
  1. verb speak with overwhelming enthusiasm
    Synonyms:
    rave enthuse chatter babble prattle jabber go on about carry on about blather effuse overstate make a to-do over fall all over effervesce
    Antonyms:
    be quiet

سوال‌های رایج gush

گذشته‌ی ساده gush چی میشه؟

گذشته‌ی ساده gush در زبان انگلیسی gushed است.

شکل سوم gush چی میشه؟

شکل سوم gush در زبان انگلیسی gushed است.

شکل جمع gush چی میشه؟

شکل جمع gush در زبان انگلیسی gushes است.

وجه وصفی حال gush چی میشه؟

وجه وصفی حال gush در زبان انگلیسی gushing است.

سوم‌شخص مفرد gush چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد gush در زبان انگلیسی gushes است.

ارجاع به لغت gush

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gush

لغات نزدیک gush

پیشنهاد بهبود معانی