امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cascade

kæˈskeɪd kæˈskeɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cascaded
  • شکل سوم:

    cascaded
  • سوم‌شخص مفرد:

    cascades
  • وجه وصفی حال:

    cascading
  • شکل جمع:

    cascades

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جغرافیا آبشار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- After a series of beautiful cascades, the river pours into the lake.
- رودخانه پس‌از یک سلسله آبشار زیبا به دریاچه می‌ریزد.
- The cascade sparkled as the sunlight glistened on its crystal-clear waters.
- تابش نور خورشید بر روی آب‌های شفاف آبشار باعث درخشش آن شد.
noun countable
آبشارمانند
- The firecracker burst and colorful sparks cascaded down.
- ترقه منفجر شد و جرقه‌های رنگارنگ آبشارمانند به پایین بارید.
- Her golden hair cascaded down her shoulder.
- موهای طلایی آبشارمانندش بر شانه‌اش ریخته بود.
verb - intransitive
فرو ریختن، سرازیر شدن، فرود آمدن
- The waterfalls in the mountains cascade down the rocks in a breathtaking display.
- آبشارهای کوهستانی با جلوه‌ای زیبا از صخره‌ها به پایین سرازیر می‌شدند.
- When the dam broke, the water cascaded through the valley, causing widespread flooding.
- هنگامی که سد شکسته شد، آب از دره فرو ریخت و باعث سیل گسترده شد.
verb - intransitive verb - transitive
پخش شدن، توزیع کردن (اطلاعات)، پراکندن
- The rumor began to cascade through the office.
- این شایعه در دفتر پخش شد.
- Once the secret was out, it didn't take long for it to cascade among students at school.
- وقتی راز فاش شد، طولی نکشید که بین دانش‌آموزان مدرسه پخش شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cascade

  1. noun something falling, especially water
    Synonyms:
    avalanche cataract chute deluge downrush falls flood force fountain outpouring precipitation rapids shower spout torrent watercourse waterfall
  1. verb fall in a rush
    Synonyms:
    descend disgorge flood gush heave overflow pitch plunge pour spew spill spit up surge throw up tumble vomit

ارجاع به لغت cascade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cascade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cascade

لغات نزدیک cascade

پیشنهاد بهبود معانی