فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Torrent

ˈtɔː- / / ˈtɑː- ˈtɒrənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective
    سیل، سیل رود، جریان شدید، سیل‌وار
    • - a torrent of protests
    • - سیلی از اعتراضات
    • - a torrent of letters
    • - سیلی از مراسلات
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد torrent

  1. noun heavy flow
    Synonyms: cascade, cataclysm, cataract, cloudburst, deluge, downpour, effusion, flood, flooding, flux, gush, inundation, niagara, outburst, overflow, pour, rush, shower, spate, stream, tide, waterfall
    Antonyms: drip

ارجاع به لغت torrent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «torrent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/torrent

لغات نزدیک torrent

پیشنهاد بهبود معانی