با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Downpour

    ˈdaʊnpɔːr ˈdaʊnpɔː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    downpour, بارندگی زیاد، باران شدید، بارش متوالی، سیل، فروریزی
    آب‌و‌هوا بارندگی زیاد، باران شدید، بارش متوالی، سیل، فروریزی
    لیست لغات مرتبط با آب‌و‌هوا به انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The downpour caused floods.
    - بارندگی زیاد موجب سیل شد.
    - We got soaked in the heavy downpour.
    - در باران شدید خیس شدیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد downpour

    1. noun tremendous pouring of rain
      Synonyms: cloudburst, deluge, drencher, flood, inundation, monsoon, rainstorm, storm, torrential rain
      Antonyms: sprinkle

    ارجاع به لغت downpour

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «downpour» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/downpour

    لغات نزدیک downpour

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند