آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Downplay

ˈdaʊnpleɪ ˌdaʊnˈpleɪ

معنی downplay | جمله با downplay

verb - transitive

کم‌اهمیت (یا ارزش) جلوه دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

They tried to downplay the importance of the embassy's closing.

آنان کوشیدند بسته شدن سفارت را کم‌اهمیت جلوه دهند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد downplay

  1. verb minimize
    Synonyms:
    lessen play down soften deemphasize devalue make light of attach little importance to give little weight to think nothing of whitewash

ارجاع به لغت downplay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «downplay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/downplay

لغات نزدیک downplay

پیشنهاد بهبود معانی