فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Downplay

ˈdaʊnpleɪ ˌdaʊnˈpleɪ

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

کم‌اهمیت (یا ارزش) جلوه دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

They tried to downplay the importance of the embassy's closing.

آنان کوشیدند بسته شدن سفارت را کم‌اهمیت جلوه دهند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد downplay

  1. verb minimize
    Synonyms:
    lessen play down soften deemphasize devalue make light of attach little importance to give little weight to think nothing of whitewash

ارجاع به لغت downplay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «downplay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/downplay

لغات نزدیک downplay

پیشنهاد بهبود معانی