شکل جمع:
effusionsادبی (افکار، احساسات و...) فوران، غلیان، فَیَضان
The artist's effusion of emotions was evident in her beautiful paintings.
فوران احساسات این هنرمند در نقاشیهای زیبای او مشهود بود.
His heartfelt letter was an effusion of love and gratitude for his family.
نامهی صمیمانهی او غلیانی از عشق و قدردانی برای خانوادهاش بود.
پزشکی نشت، تراوش، افیوژن (تراوش مایع رگهای خونی یا لنفی به درون بافتها یا حفرههای بدن)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Symptoms of an effusion often include swelling and pain in the affected area.
علائم نشت اغلب شامل تورم و درد در ناحیهی آسیبدیده است.
Pleural effusion can cause chest pain and breathing problems.
تراوش جنبی میتواند باعث درد قفسهی سینه و مشکلات تنفسی شود.
شیمی فیزیک نشت، افیوژن (فرایند خروج گاز محفظه به محیط بیرون از طریق سوراخی کوچک)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
Effusion occurs when molecules escape from a container into a vacuum.
نشت زمانی اتفاق میافتد که مولکولها از ظرف به خلاء میروند.
During the experiment, we measured the effusion rate of helium compared to nitrogen.
در طول آزمایش، میزان ترشح هلیوم را در مقایسه با نیتروژن اندازهگیری کردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «effusion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/effusion