با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Effusive

ɪˈfjuːsɪv ɪˈfjuːsɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فوران‌کننده، پرحرارت و علاقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد effusive

  1. adjective gushing, profuse
    Synonyms: all jaw, big mouthed, demonstrative, ebullient, enthusiastic, expansive, extravagant, exuberant, free-flowing, fulsome, gabby, gushy, lavish, outpouring, overflowing, prolix, talkative, unconstrained, unreserved, unrestrained, verbose, windbag, windy, wordy

ارجاع به لغت effusive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effusive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/effusive

لغات نزدیک effusive

پیشنهاد بهبود معانی