فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Effusive

ɪˈfjuːsɪv ɪˈfjuːsɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فوران‌کننده، پرحرارت و علاقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد effusive

  1. adjective gushing, profuse
    Synonyms:
    talkative enthusiastic extravagant verbose wordy ebullient exuberant lavish profuse unrestrained free-flowing unconstrained demonstrative expansive overflowing unreserved gabby windy prolix fulsome gushy all jaw windbag big mouthed outpouring

ارجاع به لغت effusive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effusive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/effusive

لغات نزدیک effusive

پیشنهاد بهبود معانی