فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Windbag

ˈwɪndbæɡ ˈwɪndbæɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    windbags

معنی

  • noun
    کیسه باد، سخنران پرگو، سخنگوی روده‌دراز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد windbag

  1. noun bigmouth, chatterer
    Synonyms: bag of wind, big talker, blabberer, blowhard, boaster, braggart, bragger, gasbag, gascon, jabberer, know-it-all, motor-mouth

ارجاع به لغت windbag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windbag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/windbag

لغات نزدیک windbag

پیشنهاد بهبود معانی