فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Windbag

ˈwɪndbæɡ ˈwɪndbæɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    windbags

معنی

noun
کیسه باد، سخنران پرگو، سخنگوی روده‌دراز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد windbag

  1. noun bigmouth, chatterer
    Synonyms:
    chatterer blabberer bragger boaster big talker gasbag blowhard jabberer motor-mouth bag of wind gascon know-it-all

ارجاع به لغت windbag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windbag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/windbag

لغات نزدیک windbag

پیشنهاد بهبود معانی