فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Emission

ɪˈmɪʃn ɪˈmɪʃn

شکل جمع:

emissions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1

صدور، نشر، انتشار، پخش، گسیلش، برون‌فرست، ارسال، تابش

The emission of radiation from nuclear reactors can be harmful to human health.

برون‌فرست اشعه‌ی رادیواکتیو از راکتورها ممکن است به سلامتی انسان آسیب برساند.

the emission of warmth from a banked fire

پخش گرما از آتش افروخته

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the emission of experimental signals toward nearby stars

ارسال علائم آزمایشی به سوی ستاره‌های نزدیک

noun countable C1

آلایندگی، خروج، برون‌ریزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The power plant was fined for exceeding their allowed emissions.

نیروگاه به‌دلیل آلایندگی بیش‌از حد مجاز جریمه شد.

Scientists are studying the effects of oceanic emissions on marine life.

دانشمندان درحال بررسی اثرات برون‌ریزی اقیانوسی بر زندگی دریایی هستند.

noun plural countable

(محیط‌زیست) (آلودگی یا گازهای گلخانه‌ای) انتشار

The emission of greenhouse gases contributes to global warming.

انتشار گازهای گلخانه‌ای موجب گرمایش زمین می‌شود.

We need to reduce our emissions in order to protect the environment.

برای حفاظت از محیط‌زیست باید انتشار گازهای گلخانه‌ای خود را کاهش دهیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emission

  1. noun issuance, diffusion
    Synonyms:
    issue transmission discharge ejection shedding utterance radiation exhalation emanation venting ejaculation exudation
    Antonyms:
    suppression containment concealment withholding repression refrain

ارجاع به لغت emission

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emission» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emission

لغات نزدیک emission

پیشنهاد بهبود معانی