آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Emissive

ɪˈmɪsɪv ɪˈmɪsɪv

معنی emissive | جمله با emissive

adjective

صدوری، گسیلشی، ارسالی، برون‌فرستانه، وابسته به برون‌تابی یا برون‌پاشی

adjective

قادر به برون‌فرستی، گسیلنده، برون‌پاش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

emissive nebula

سحاب گسیلشی

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت emissive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emissive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emissive

لغات نزدیک emissive

پیشنهاد بهبود معانی