با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Tide

taɪd taɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tides

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B2
    جزرومد، کشند (بالا آمدن و پایین آمدن آب دریا که هر روز دو بار اتفاق می‌افتد)
    • - The tide can have a significant impact on coastal erosion.
    • - جزرومد می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر فرسایش سواحل داشته باشد.
    • - The tide brought in a variety of seashells for beachcombers.
    • - کشند انواع صدف‌ها را برای ساحل‌گردها به ارمغان آورد.
  • noun singular
    ادبی جریان، روند، موج، حرکت، روند حوادث، سیر امور
    • - The tide of public opinion is in his father.
    • - جریان افکار عمومی به سود اوست.
    • - The government is trying to stem the tide of discontent.
    • - حکومت در تلاش است تا موج نارضایتی را متوقف کند.
  • suffix
    قدیمی ایام، دوران (tide-)
    • - Many families gather together during Eastertide.
    • - بسیاری از خانواده‌ها در ایام عید پاک دور هم جمع می‌شوند.
    • - Christmastide
    • - دوران کریسمس
  • verb - intransitive verb - transitive
    بالا و پایین آمدن، بالا و پایین رفتن (جریان آب)، جزرومد داشتن، کشند کردن
    • - As the storm approached, the water began to tide high.
    • - با نزدیک شدن طوفان، آب شروع به بالا رفتن کرد.
    • - The river tides twice a day.
    • - رودخانه دو بار در روز جزرومد دارد.
  • verb - intransitive
    قدیمی اتفاق افتادن، روی دادن
    • - Let's wait and see what will tide in the coming days.
    • - منتظر بمانیم و ببینیم در روزهای آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
    • - I wonder what will tide after the storm passes.
    • - نمی‌دانم پس از طوفان چه روی خواهد داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tide

  1. noun flow, current
    Synonyms: course, direction, drag, drift, ebb, eddy, flood, flux, movement, race, run, rush, sluice, spate, stream, tendency, torrent, trend, undercurrent, undertow, vortex, wave, whirlpool

Phrasal verbs

  • tide over

    (موقتاً) کمک کردن، سر‌و‌سامان دادن

Idioms

ارجاع به لغت tide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tide

لغات نزدیک tide

پیشنهاد بهبود معانی